شهدا سال 66 -زندگینامه شهید ناصر اشرف نیا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید ناصر اشرف نیا »
چلچلهها و قناریها بر روی درختان تازه به شکوفه نشسته، طلوع ستاره ناصر را ۱۳۴۹/۱/۹ در روستای ریزآب نیریز جشن گرفتند و شادباش گفتند. ناصر با طی کردن دوران کودکی، تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید باهنر به پایان رساند. لکن به علت عدم امکانات از ادامه تحصیل بازماند و همراه و همدوش پدر در زمین کشاورزی به کار پرداخت. با وجود اینکه در اوایل انقلاب کوچک بود، لکن علاقه زیادی به امام خمینی (ره) داشت و بعد از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید ناصر اشرف نیا »
چلچلهها و قناریها بر روی درختان تازه به شکوفه نشسته، طلوع ستاره ناصر را ۱۳۴۹/۱/۹ در روستای ریزآب نیریز جشن گرفتند و شادباش گفتند. ناصر با طی کردن دوران کودکی، تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید باهنر به پایان رساند. لکن به علت عدم امکانات از ادامه تحصیل بازماند و همراه و همدوش پدر در زمین کشاورزی به کار پرداخت. با وجود اینکه در اوایل انقلاب کوچک بود، لکن علاقه زیادی به امام خمینی (ره) داشت و بعد از...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید منصور یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد منصور ياراحمدي »
از مهربانی او آشکار بود که تنها به خویش نمیاندیشد و در افق نگاهش جهانی عاری از ظلم و ستم را میدید. فریادش استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود. منصور سال ۱۳۴۷ در روستای رودخور نیریز، میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. تربیت او بر اساس اصول مقدس اسلام در کانون گرم خانواده، از همان دوران کودکی علاقه به مسجد، نماز و سایر مسائل مذهبی را در دل وی جای داد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید دستغیب...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد منصور ياراحمدي »
از مهربانی او آشکار بود که تنها به خویش نمیاندیشد و در افق نگاهش جهانی عاری از ظلم و ستم را میدید. فریادش استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود. منصور سال ۱۳۴۷ در روستای رودخور نیریز، میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. تربیت او بر اساس اصول مقدس اسلام در کانون گرم خانواده، از همان دوران کودکی علاقه به مسجد، نماز و سایر مسائل مذهبی را در دل وی جای داد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید دستغیب...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حمید اکتسابی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هر دم ستارهای به زمین میکشند و باز این آسمان غمزده غرق ستاره است هنوز بیست و دوم شهریورماه ۱۳۴۷ یادآور روز مبارک و خجستهای است. در چنین روزی نور مقدسی در فضای خانه مؤمنی مسلمان تابید و یاری از یاران روحالله با میلادش دیدگان خانوادهای مسلمان و متدین را منور ساخت. گوهر پاک وجود حمید اکتسابی در این روز عرصه حیات را درک نموده و چشمان حقیقتبین او به طبیعت خاکی و جهان فانی گشوده شد. طفل نوپای خانواده پس...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
هر دم ستارهای به زمین میکشند و باز این آسمان غمزده غرق ستاره است هنوز بیست و دوم شهریورماه ۱۳۴۷ یادآور روز مبارک و خجستهای است. در چنین روزی نور مقدسی در فضای خانه مؤمنی مسلمان تابید و یاری از یاران روحالله با میلادش دیدگان خانوادهای مسلمان و متدین را منور ساخت. گوهر پاک وجود حمید اکتسابی در این روز عرصه حیات را درک نموده و چشمان حقیقتبین او به طبیعت خاکی و جهان فانی گشوده شد. طفل نوپای خانواده پس...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید بیگ میرزا فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد بيگ ميرزا فريدوني »
بیگمیرزا فریدونی، ۱۳۴۴/۸/۹ در روستای رودخور در یک خانواده مذهبی و عشایری به دنیا آمد. دوران کودکی را بازندگی عشایری و تحت مراقبت و سرپرستی پدر، که فردی مؤمن و باخدا بود، پشت سر گذاشت. هفتساله بود که برای تحصیل به دبستان عشایر لبو محمدی رودخور رفت. با موفقیت دوره ابتدایی را به پایان رساند و به دلیل بعد مسافت محل زندگی تا مدرسه، نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به همت دولتمردان مسلمان،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد بيگ ميرزا فريدوني »
بیگمیرزا فریدونی، ۱۳۴۴/۸/۹ در روستای رودخور در یک خانواده مذهبی و عشایری به دنیا آمد. دوران کودکی را بازندگی عشایری و تحت مراقبت و سرپرستی پدر، که فردی مؤمن و باخدا بود، پشت سر گذاشت. هفتساله بود که برای تحصیل به دبستان عشایر لبو محمدی رودخور رفت. با موفقیت دوره ابتدایی را به پایان رساند و به دلیل بعد مسافت محل زندگی تا مدرسه، نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به همت دولتمردان مسلمان،...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید غلامحسین حائم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید غلامحسین حائم »
در اولین روز از خردادماه سال ۱۳۴۵ دریکی از خانوادهای متدین و مذهبی شهرستان نیریز کودکی به دنیا آمد که پدرش محمود آقا، او را غلامحسین نامید. تا عشق به حسین (ع) و اهلبیت عصمت و طهارت (س) را در دلش جا بگیرد و همیشه پیرو خوبی برای آنها باشد. غلامحسین که آخرین هدیه خداوند به خانواده حائم بود، خیلی زود دوران کودکی را طی و وارد مدرسه ابتدایی بختگان شد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، برای ادامه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید غلامحسین حائم »
در اولین روز از خردادماه سال ۱۳۴۵ دریکی از خانوادهای متدین و مذهبی شهرستان نیریز کودکی به دنیا آمد که پدرش محمود آقا، او را غلامحسین نامید. تا عشق به حسین (ع) و اهلبیت عصمت و طهارت (س) را در دلش جا بگیرد و همیشه پیرو خوبی برای آنها باشد. غلامحسین که آخرین هدیه خداوند به خانواده حائم بود، خیلی زود دوران کودکی را طی و وارد مدرسه ابتدایی بختگان شد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، برای ادامه...
شهدا سال ۶۶- زندگینامه شهید شاپور فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و بهجا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران، مجنونصفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود بهخوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نیریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفتساله بود که به دبستان عشایری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و بهجا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران، مجنونصفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود بهخوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نیریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفتساله بود که به دبستان عشایری...
رویای شهادت
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل میکند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم. بچهها با هم شوخی میکردند و بعضی از آنها میگفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید و ما را حلال کنید. یکی از برادرها به نام آقای حسین راحتی که خیلی شوخ طبع بود، گفت: بچهها من از این عملیات بر نمیگردم. به او گفتم: چطور فهمیدی، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید میشوم!...
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل میکند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم. بچهها با هم شوخی میکردند و بعضی از آنها میگفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید و ما را حلال کنید. یکی از برادرها به نام آقای حسین راحتی که خیلی شوخ طبع بود، گفت: بچهها من از این عملیات بر نمیگردم. به او گفتم: چطور فهمیدی، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید میشوم!...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید غلامعلی فتحی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد غلامعلي فتحي »
در ۱۳۳۷/۷/۱۶ در روستای لایگردو از توابع شهرستان داراب، در خانوادهای مذهبی، کودکی چشم به جهان گشود که اورا «غلامِ علی» نامیدند. امید پدر و مادر این بود که روزی این نورسیده در تقویت بنیان مذهبی که علی(ع) آقا و مولای آن است، بکوشد. از این رو در کانون گرم خانواده با آداب و اصول ناب محمدی(ص) تربیتش کردند و چند سال بعد در کربلای ایران، کِشت آنان با جاری شدن خون «غلامعلی» ثمر داد. به دلیل نبودن مدرسه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد غلامعلي فتحي »
در ۱۳۳۷/۷/۱۶ در روستای لایگردو از توابع شهرستان داراب، در خانوادهای مذهبی، کودکی چشم به جهان گشود که اورا «غلامِ علی» نامیدند. امید پدر و مادر این بود که روزی این نورسیده در تقویت بنیان مذهبی که علی(ع) آقا و مولای آن است، بکوشد. از این رو در کانون گرم خانواده با آداب و اصول ناب محمدی(ص) تربیتش کردند و چند سال بعد در کربلای ایران، کِشت آنان با جاری شدن خون «غلامعلی» ثمر داد. به دلیل نبودن مدرسه...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید احمد رضایی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد احمد رضايي »
نام زیبای احمد را به عشق حضرت مصطفی (ص) در تاریخ ۱۳۴۷/۹/۱۵ برای کودکی که در روستای بنهکلاغی، از توابع نیریز و در میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشوده بود، انتخاب کردند. با اذان و اقامه شهد ناب خداپرستی و ولایت را در جام جانش ریختند و برای کسب معرفت راهی دبستان کردند. احمد، دوره دبستان را تا کلاس چهارم ابتدایی در مدرسه شهید جهانگیر بنی اسدی گذراند؛ اما ناتوانی پدر در کار کردن و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد احمد رضايي »
نام زیبای احمد را به عشق حضرت مصطفی (ص) در تاریخ ۱۳۴۷/۹/۱۵ برای کودکی که در روستای بنهکلاغی، از توابع نیریز و در میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشوده بود، انتخاب کردند. با اذان و اقامه شهد ناب خداپرستی و ولایت را در جام جانش ریختند و برای کسب معرفت راهی دبستان کردند. احمد، دوره دبستان را تا کلاس چهارم ابتدایی در مدرسه شهید جهانگیر بنی اسدی گذراند؛ اما ناتوانی پدر در کار کردن و...
تصرف گودال بطور غصبی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران جفیر فرمانده گردان اعلام کرد هر نفر گودالی حفر کند تا چنانچه هواپیماهای دشمن مجددا" حمله کردند جان پناهی داشته باشیم. همه برادران این کار را کردند به جز یکی از آنها بنام هوشنگ مسرور. عصر همان روز هواپیماهای عراقی مجددا" در آسمان مشاهده شدند و هر کس رفت داخل گودالی که حفر کرده بود پناه گرفت. آقای هوشنگ مسرور رفت داخل گودالی که آقای قاسم زالپور حفر کرده بود و در این میان آقای...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران جفیر فرمانده گردان اعلام کرد هر نفر گودالی حفر کند تا چنانچه هواپیماهای دشمن مجددا" حمله کردند جان پناهی داشته باشیم. همه برادران این کار را کردند به جز یکی از آنها بنام هوشنگ مسرور. عصر همان روز هواپیماهای عراقی مجددا" در آسمان مشاهده شدند و هر کس رفت داخل گودالی که حفر کرده بود پناه گرفت. آقای هوشنگ مسرور رفت داخل گودالی که آقای قاسم زالپور حفر کرده بود و در این میان آقای...